زنان نماینده مجلس: حجاب مطالبه زنان جامعه نیست
تاریخ انتشار: ۱۹ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۶۸۰۹۲۴
به گزارش جماران، مواجهه با مطالبات زنان، اغلب با یک پاسخ نه چندان جامع همراه بوده که این مطالبه اقلیتی از زنان است و زنان مسایل مهمتری دارند. اما این دیدگاه وجود دارد که زنان ایرانی با وجود حضور فعال در عرصههای سیاسی و اجتماعی و علمی، نه تنها متناسب با تلاش خود به جایگاههای مدیریتی نرسیدهاند بلکه در رسیدن به مطالبات ابتدایی خود نیز چندان توفیقی نداشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در میزگری با حضور خانمها پروانه سلحشوری، طیبه سیاوشی و فاطمه ذوالقدر، نمایندگان تهران در مجلس شورای اسلامی، دلایل عدم توفیق جامعه زنان در رسیدن به مطالباتش را به بحث گذاشتیم.
زنانایرانیازمشروطهبهبعددرروندحاکمیتمردمسالاریدرکشورنقشداشتندواگرچههموارهدرهمهعرصههاحضوراجتماعیداشتهاندودوشادوشمرداندرجامعهایفاینقشکردهاندامابهنظرمیرسددرسطوحعالیمدیریتیکمتردیدهشدهیانادیدهگرفتهشدهاندوبااینکهدرتصمیمسازیهاحضورداشتهانداماتصمیمگیرنبودهاند.دلیلپایینبودنسهمزناندرادارهکشوربهویژهدرسطوحعالیمدیریتیچهبودهاست؟
ذوالقدر: همانطور که گفتید با اینکه زنان تصمیمساز بودند ولی تصمیمگیرنده نبودند. علیرغم نقشی که زنان در اجتماع، خانواده و عرصه سیاسی اجتماعی داشتند ولی هیچ وقت پستهای کلیدی، حساس و تصمیم نهایی را اتخاذ نکردند. علل آن ریشه در تاریخ و فرهنگ ایرانی دارد و از مشروطه به بعد است که زنان کمی توانستند جایگاه خودشان را پیدا کنند. دولت گذشته و دولت فعلی از آغاز نشان داد که قضیه تغییر کرده است و در دولت یازدهم هم نشان داده شد که حضور زنان در تصمیمات کلیدی خیلی بیشتر از قبل بود. الان هم در آغاز دولت دوازدهم این را خواسته بودیم که زنان بتوانند در پستهای حساس حضور داشته باشند حتی وزارت را پیشنهاد دادیم ولی این مساله تاکنون محقق نشده است. در حال حاضر در پستهای معاونت و مدیریتی روی سهم ۳۰ درصد تاکید میشود و در وزارت بهداشت و امور خارجه خود آقای ظریف تاکید کردند که قطعا سفیرانی از میان زنان انتخاب خواهند شد. هر چه رو به جلو میرویم وضعیت بهتر میشود مثلا همین حضور ما در مجلس که ۱۷ نفر بودیم نوید دهنده این است که تغییراتی اتفاق خواهد افتاد و وضعیت زنان در ایران به اینگونه باقی نخواهد ماند. حضور و عملکردمان نشان میدهد ما فقط نمیخواهیم صندلی اشغال کرده باشیم. در رأی اعتماد کابینه هم بسیار حضور داشتیم و تعدادی زیادی در موافقتها و مخالفتها صحبت کردند. چون همیشه ایرادی که به زنان در مجلس میگرفتند این بود که زنان مجلس خیلی فعال نیستند پس ما میخواستیم این تابو را بشکنیم. خیلی هم جنگیدیم و توانستیم که موفق عمل کنیم.
خانمذوالقدرخیلیمثبتبهقضیهنگاهکردند.خانمسلحشوریمیخواهمشمانیزتبیینکنیدکهچراتاالانزنانبهآنمنزلتمتناسبباتوانمندیهایشاندرعرصههایسیاسیومدیریتینرسیدهاند؟اینمسالهچقدربهخودزنانبازمیگردد،چقدرمربوطبهنگاهاجتماعیوچقدربهنگاهحاکمیتیبازمیگردد؟یعنیآیاتلاشهدفمندیوجودداشتهکهخانمهاکمتردرعرصهاجتماعیحضورداشتهباشند؟
سلحشوری: این یک سوال است اما بحثی که شروع کردید، تقریبا سطح کلان تری را میپوشاند. بحث دموکراسی در ایران، نقش زنان در این روند و چگونگی بروز و ظهور زنان در طی ۱۱۰ سالی که از انقلاب مشروطه میگذرد را مد نظر قرار دادید. البته میدانید از معدود کشورهای دنیا که سابقه تاریخی بسیار غنی دارند و در آن سابقه تاریخی، حضور پررنگ زنان را به عنوان حاکمان و تاثیرگذاری زنان را ببینید، خود ایران است. حتی شاید در فضای مجازی تصویر زنی که مسوول امور مالی در دوره ایران باستان بود را دیده باشید؛ زنان بسیاری بودند که واقعا تاثیر داشتند و حاکمیت میکردند اما متاسفانه کشور ما تاریخ پر فراز و نشیبی دارد یعنی دورههای صعود و نزول زیادی را طی کرده است؛ خانمهای ما تا گام به جلو برمیدارند باز متاسفانه به عقب رانده میشوند و در این ۱۰۰ سال اخیر این پیچ و خمهای تاریخی بیشتر خود را نشان داده است. خانم ذوالقدر به نظر من حق دارند که خوشبین باشند چون ما نتایج این خوش بینی را الان بیشتر میبینیم. در دوران پهلوی اساسا توسعه از بالا و نوسازی مطرح است ولی از سوی دیگر در بحث توسعه سیاسی کنترل شدیدی وجود دارد و خفقان و دیکتاتوری حاکم است. رضا شاه کشف حجاب کرد که زور و اجبار بود، کشف حجاب یک اشتباه فاحش تاریخی بود که آنها انجام دادند و همین امر موجب اعتراضهای فراوانی از جانب زنان شد. زمان پهلوی دوم که بحث توسعه سیاسی مطرح میشود، میبینید که در آنجا بحث توسعه سیاسی از بالا است یعنی اجازه رشد به جامعه مدنی داده نشده و جامعه مدنی رشد پیدا نمیکند چون سطح سواد پایین است. سطح سواد بعد از انقلاب بالا رفت و به خصوص زنان از بیسوادی رنج میبردند. پس آنها اعتقاد داشتند باید توسعه از بالا رخ دهد؛ مثلا آخرین مجلس در زمان شاه فکر میکنم ۲۰ نماینده زن داشت یعنی از الان که رشد دو برابری در مجلس دهم داریم باز بیشتر بود. ولی تا چه حد در بدنه اجتماعی نخبگان زن وجود داشت و تا چه حد در بدنه اجتماعی زنان تحصیل کرده وجود داشتند؟ قطعا خیلی کمتر از الان بود. فرقی که وجود دارد این است که پس از انقلاب زنان دانش آموخته فرهیخته وارد اجتماع شده و تاثیرگذاری را میبینیم یعنی خود انقلاب، این فرصت را برای زنان فراهم کرد که بتوانند از نظر آموزشی، بهداشتی و سلامت رشد پیدا کنند. این را در نظر بگیرید ساختار کشورهایی مثل ایران، هم پدرسالارانه و هم به شدت مردسالارانه است و یک جامعه سنتی را هنوز داریم. صد سال از گذار سنت به مدرنیسم میگذرد و ما نتواستیم اینها را در تقابلهایی که ایجاد شده در کنار هم قرار دهیم و بتوانیم آنچه که سنت ما میتواند هویت ما را حفظ کند، احیا و آنچه که الان این سنتها ممکن است برای ما دست و پا گیر شود و موجب توقف ما شود را کنار بگذاریم. در بحثهای جامعه شناختی، گیدنز از گردونه خرد کننده صحبت میکند که هر آنچه در مسیر آن قرار میگیرد، له میکند و بدین ترتیب در تعریف مدرنیسم متاخر خاصیت قدرتمند آن را یادآور میشود. ما از یک طرف وابستگی عمیقی به سنتهای خودمان داریم و از سوی دیگر مدرنیسم، آنها را تحتالشعاع قرار میدهد. این ارتباط باید به درستی شکل بگیرد البته نه به صورت سلبی بلکه به صورت ایجابی.
فکر میکنم در جایی خوانده بودم که یکی از جامعه شناسان ما گفته بود “مشکل مملکت ما بحث مدرنیسم است”. اما این اجتناب ناپذیر است. الان که به دوران پسامدرن نزدیک میشویم، ابزارها همه مدرن شدهاند مثلا اگر رفتن به مکه ماهها به طول میانجامید، الان چند ساعته میرسند؛ اگر کسی فرزندش خارج از کشور بود و به سختی تلفنی ارتباط میگرفت الان در لحظه چهره به چهره با او صحبت میکند و زمان و مکان مفاهیم گذشته خود را از دست داده است؛ بنابراین سیر تحولات باعث میشود که این روند سرعت بیشتری به خودش بگیرد. پس از تلگرام و شبکههای اجتماعی که ما داریم واقعا سیر تحولات سریعتر شده و از منطقهای بودن به جهانی بودن رسیده است. یعنی همان نظریه دهکده جهانیای مک لوهان مطرح است. در لحظه میبینید مساله بنیتا پیش میآید و نه ایران بلکه تمام جهان از این مساله خبردار میشوند. بنابراین در خصوص بحث زنان و اینکه چرا تا به حال در این حوزهها رشد پیدا نکردند، باید گفت اگر تا ۱۰ سال پیش میشد بیشتر کنترل کرد از این به بعد کنترل آن به این راحتی امکانپذیر نخواهد بود. چون شما یک جامعه آموزش دیده مطالبهگر دارید و آنها هستند که نظر خودشان را تحمیل میکنند.
اصرار به وزارت زنان را خود من در ورزشگاه شهید شیرودی مطرح کردم. در شیرودی این مساله را مطرح کردیم که تبدیل به یک جریان و مطالبه جدی شد. اگرچه نتوانستیم در آن سطح به مطالبه خودمان برسیم اما بلافاصله بعد از تشکیل دولت حداقل ۳ زن در پستهای مدیریتی خوب و کلان به کار گرفته شدند و این امید وجود دارد که زنان بیش از این پستها به کار گرفته شوند و مصوبه شورای عالی اداری دولت در سطح مدیریت زنان بتواند وضعیت زنان را در حوزه اشتغال و مدیریت ارتقا دهد. به نظر من فقط هم بحث مدیریت سیاسی یا اجرایی نیست بلکه بحث این است که ما باید بتوانیم این شکاف جنسیتی را کم کنیم. میدانید که در شاخصهای بینالمللی جزو ۵ کشور آخر دنیا هستیم؛ پس باید این شکاف را تا میتوانیم کم کنیم.
در حوزه آموزش و بهداشت وضع ما خوب است حتی میتوانیم بگوییم با کشورهای توسعه یافته تقریبا برابری میکنیم یا در حوزه اقتصاد کم و بیش مشکلاتی دارد اما در حوزه امر سیاسی به شدت این شکاف وجود دارد. این تحول از بالا رخ داده و تحول از پایین هم اتفاق افتاده یعنی جامعه مدنی رشد یافته است و من امیدوارم آن موانع قانونی که از یک طرف وجود دارد و مسایلی که شما هم اشاره کردید که ممکن است برخی نخواهند زنها در موقعیتهای جدیدی تثبیت شوند، هم به این نتیجه برسند که برای یک توسعه پایدار و برای یک جامعه سالم ضرورت دارد زنان در تمام عرصهها حضور داشته باشند. شاید ۲۰-۳۰ سال پیش مادر من، این اوقات فراغتی که من دارم را نداشتند؛ الان فرصت فراغت بیشتر است تا زنان بتوانند حضور اجتماعی بیشتری داشته باشند.
همه باید بدانند برای اینکه زنان از سلامت روان بهتری برخوردار باشند و بتوانند مادران بهتری باشند حتما باید حضورشان در اجتماع بیشتر باشد و همین امیدواری را دارم؛ شاید روندش به آن سرعت نباشد ولی وجود دارد.
*خانمسیاوشی،خانمسلحشوریبهبحثحرکتجامعهایرانیازسنتبهمدرنیسماشارهداشتند.دراینگذارازسنتبهمدرنیسمخودزنهاچقدردردیدهشدنوحضوراجتماعییادرکنارنگهداشتهشدننقشداشتند.ایشانبهمطالبهگریاشارهکردندوگفتندمطالبهانتخابوزیرزندرفاصلهایکوتاهبهمطالبهعمومیتبدیلشد.آیازناندرطولتاریخ،مطالبهگرینداشتندیااگرداشتندآیاجامعهآنرابهدلایلمختلفازجملهمثلانگاهمردسالارانهپسزدهاست؟اینمطالبهگریزنانچقدرمیتوانددررسیدنخانمهابهاهدافشانموثرباشد؟
سیاوشی: بحث خیلی مهمی که من هم نوشته بودم و خانم سلحشوری به خوبی اشاره کردند، این است که این حرکت فکری و عملی زنان در طول تاریخ به چه صورت بوده؟ آیا از بالا بوده یا از پایین بوده است؟ روندی که ما تا الان دیدیم به این شکل بوده است که مطالبات و حرکتها اکثرا از بالا شکل گرفته است به خاطر همین در سطوح پایین یا در سطح جامعه تاثیر کافی نداشته است.
*یعنیمطالباتزناندرونینشدهبود؟
سیاوشی: مساله این است که زنان مطالبه را در سطوح مختلف مذهبی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی به خوبی در طول تاریخ مطرح کردند و به اشکال مختلف سرکوب شدند. چون این مطالبه نیاز به آن جریانسازی و فضاسازی داشته که تبدیل به یک گفتمان شود. متاسفانه آن گفتمان پیش نیامده است و ما الان در کشور تبدیل به گفتمان کردیم اما به نظرم هنوز به مرحله نهادینه نرسیده است.
مساله مهم این است که حتی ما زنانی را داشتیم که در عرصههای مذهبی تلاش کردند که خودشان را به جایگاهی برسانند که جایگاه مردانهای بوده است؛ مثلا رسیدن به سطح اجتهاد که موضوع کوچکی نیست. من همیشه فکر میکنم که اگر در عرصه مذهبی بتوانی خودت را به آن سطحی برسانی که معمولا مردان میرسند این مساله بسیار مهم است ولی متاسفانه بعدا تداوم آنچنانی پیدا نکرده است و فقط خانم مجتهده امین بوده است. در سطوح سیاسی، فرهنگی و اقتصادی میتوانیم دنبال نمونههایی در ۱۰۰-۵۰ سال اخیر بگردیم. خانمهایی بودند که اگر بخواهیم از آنها قهرمانسازی کنیم به خوبی میتوانیم به عنوان یک قهرمان از آنها نام ببریم ولی متاسفانه اینها یا جریان ناهماهنگی را با جامعه شروع کردند یا به هر شکلی به انزوا کشیده شدند. در سالهای اخیر به نظر من علیرغم اینکه بر اساس آن تئوری و آموزشها حرکت میکنیم ولی زنان جامعه ما واقعگراتر و عملگراتر میشوند و متوجه شدهاند که حضور صرفا در عرصه نشستن، نوشتن و کار آکادمیک کردن کفایت نمیکند. درست است عرصه سیاست، عرصه بسیار خشنی است و ممکن است باب طبع بسیاری از خانمها نباشد ولی به نظر من به این عرصه ورود پیدا کردن به رغم اینکه بسیاری از مسایل هم علیه شما مطرح خواهد شد، به نظر من بسیار ضروری است؛ برای اینکه آن گفتمانسازی سریعتر پیش برود و این مساله تبدیل به یک امر نهادینه در عرصههای مختلف شود.
تا دورههای قبل که زنان فعالیتهایی داشته و در مجلس حضور داشتند اما این مطالبه را یا نمیخواستد یا ضروری نمیدانستند یا اینکه این را مطرح نکردند که زن در عرصه سیاسی میتواند در سطح وزیر و معاون وزیر و استاندار و فرماندار باشد، در اتاقهای فکر و تصمیمگیری ورود پیدا کند؛ درحالی که متاسفانه ما هیچ وقت نه در اتاق های فکر ورود پیدا کردیم نه در هیات مدیرهها چون همیشه آنجا حیاتخلوت مردان بود. ورود زنان به این عرصهها ضروری است. زمانی که بتوانیم به این عرصهها ورود پیدا کنیم، من مطمئنم این مطالبات زنان به آن مرحله مطلوب رسیده است. مساله ۳۰ درصد سهمیه زنان الان مطرح شده که بر اساس مصوبه شورای عالی اداری خانمها تا ۳۰ درصد در تمام عرصهها به کار گرفته خواهند شد؛ این یک شبه به وجود نیامده است؛ به هر حال فشاری از پایین طی این سالها جمع شد و به صورت بیان نمایندههای مردم مطرح شد و به نظر من بسیار موثر بود.
*خانمسلحشوری،شماچقدراینبحث۳۰درصدسهمیهزناندرلیستهایانتخاباتیومدیریتیرامثبتمیبینیدوبهنظرتانچهتبعاتمنفیدارد؟برخیازمنتقداناینسهمیهبندی،معتقدندکهباتبعیضمثبتباعثمیشویمبعضیازخانمهاییکهشایدتوانمندترازآقایاننیستند،درجایگاهیقراربگیرندکهشایدبتوانبهترازآناستفادهکردوبرعکسبعضیازطرفداراناینسهمیهبندیمعتقدندکههمهدنیاتبعیضمثبتنسبتبهزنانقایلاست.بهنظرشماتبعاتمثبتومنفیاینطرحچیست؟
سلحشوری: مصوبه شورای عالی اداری را در حوزه اجرایی برای زنان داشتیم ولی در بیشتر کشورهای جهان سوم و مناطقی که حداقل برابری جنسیتی کمتر است سیستمی به نام کوتا سیستم وجود دارد. حال اگر ما عنوان تبعیض مثبت را مطرح نکنیم اما یک نوع امتیاز دادن است. خود من به شخصه اصلا موافق این نیستم ولی به این نتیجه رسیدم که لاجرم برای اینکه زنان بتوانند به جایی برسند باید این سهمیه را برای آنها قایل شد. بسیاری از آقایان به ما میگویند همینکه شما بحث زن و مرد را مطرح میکنید، کار را خراب میکنید، بیایید رقابت سالم را انجام دهید اما مگر شما مردها اجازه میدهید؟!
تا آنجا که ممکن است مردان اجازه نمیدهند فضا برای زنان فراهم شود؛ اگرچه الان خدا را شکر، شرایط بهتر شده است. حتی اگر بخواهیم این امتیاز را بگیریم، باز نیاز به تعامل با مردان داریم تا بتوانیم این امتیاز را بگیریم؛ پس برای کشورهای جهان سوم گریزی نیست. بحثها و همایشها در رابطه با مطالبه وزیر زن زیاد بود و آقای روحانی هم قول داده بودند و اما به سطح معاونین رسیدیم. چند نفر به ما زنگ زدند و گفتم که ما اصرار داریم خانمها در معاونت باشند اما به من میگفتند سلحشوری کوتاه بیا، بگذار برای مدیرکلی بعد معاونت. این طرز فکر مردهاست چون منابع کمیاب است.
ما میدانیم قدرت یک منبع کمیاب است، قدرت کمبود نیست بلکه کمیاب است. به عنوان مثال اینجا ۶ صندلی است و این ۶ صندلی باید پر شود و آقایان تا حضور دارند، میگویند این ۶ نفر خودمان باشیم، چرا یک زن بیاید! پس از این ۶ صندلی حتی اگر یک صندلی را بخواهید به یک زن اختصاص دهید، یک مرد را بلند کردهاید. قدرت چیزی است که اقتدار و مشروعیت به همراه دارد و توان بالاتری را دارد و همان استیلا و توان است که باعث شده ما تا حالا نتوانیم رشد کنیم. پس به اینکه این سهمیه وجود داشته باشد، نیاز داریم؛ هر چند ممکن است در این سهمیه در اوایل، زنانی حضور پیدا کنند که از رانت بیشتری برخوردار باشند، ممکن است توانمندی بعضی از آقایان را نداشته باشند ولی در پروسه توسعه بالاخره به جایی خواهند رسید که این برابری حاصل خواهد شد و حداقل در کشور ما ثابت شده مردانی که تا کنون صدارت داشتند، کار خاصی نکردند که زنان از عهده آن برنیایند یعنی این را نشان دادند که حداقل میتوانند به اندازه آنها کار کنند و زیاد نگران ناتوانی ما نباشند.
*خانمذوالقدر،دراینفرصت،خوباستنظرشماراهمدرموردسهمیهبندیبدانیم.عدهایاینسهمیهبندیراتلاشیفمنیستیمیدانندکهنتیجهایبهدنبالنخواهدداشت…
ذوالقدر:الان خیلیها سوال می کنند چرا ۳۰ درصد چرا از ۵۰ درصد شروع نکردید؟ بارها از من سوال کردند که چرا از همان اول ۵۰ درصد را مطرح نکردید و برای این ۳۰ درصد هم کلی باید بجنگید و شاید بتوانید ۱۰ درصد بگیرید و بهتر بود ۵۰ درصد را مطالبه میکردید تا ۳۰ درصد را میگرفتید. این ۳۰ درصد در لیست نمایندگان تهران بود که شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان به این نتیجه رسید که از این ۳۰ نفر ۸ نفر یعنی ۳۰ درصد از میان خانمها باشد و از همان زمان بود که بحث ۳۰ درصد رواج پیدا کرد. ما بعدا گفتیم هر لیستی که قرار است بسته شود و هر حزبی که قرار است لیستی را مشخص کند باید سهمیه ۳۰ درصد خانمها را لحاظ کند و فرقی نمیکند کدام شهر باشد.
*پسایننگاهتوسعهایبودهونهصرفانگاهفمینیستی…
ذوالقدر:نه فقط صرفا این نبوده بلکه برای مشارکت بیشتر خانمها و گرفتن بیشتر سهمیه بود. ما جزو کشورهای توسعه یافته نیستیم و به جهان سوم نزدیک هستیم و باید مثل آنها عمل کنیم. الان اکثر کشورهای دنیا که غیرتوسعه یافته هستند مثل عربستان، پاکستان و سوریه سهمیه دارند و فقط کشورهای توسعه یافته قایل به این سهمیه نیستند چون نگرش و فرهنگشان فرق دارد و فرقی بین زن و مرد قایل نیستند و میبینیم که رییسجمهور و رییس مجلسشان زن است.
*درواقعشمابهخودجامعهانتقادداریدکهنگاهشبهزننگاهبرابرنیست؟
ذوالقدر:بله! حتی خود زنها هم نگاهشان اینگونه است که نباید وارد این میدان شویم. پس ما باید اول زنان خودمان را قانع کنیم که شما میتوانید وارد میدان شوید. ۵۰۰۰ زن برای ما طومار نوشتند که میگویند کاری کنید زودتر بازنشست شویم و برویم. این را قبول ندارند که این همه توانایی دارند، پیشرفت کردند و باید برای رسیدن به پست بالاتر مانند مدیر و معاون تلاش کنند. آنها هم تقصیر ندارند شاید جامعه و فرهنگ خانواده اینگونه بوده است. من شاید از وقتی به دنیا آمدم دغدغه درآمد نداشتم و مجبور نبودم کار کنم برعکس این تفکر که در کشورهای غربی است که فرزندان اعم از دختر یا پسر از ۱۸ سالگی باید کار پیدا کند و وارد عرصه فعالیتهای اقتصادی و جامعه شود و بقول معروف گلیم خود را از آب درآورند، اما فرهنگ ما خیلی اینگونه نیست. این تفاوتها باعث میشود زنها وارد میدان نشوند و از همان اول میدان را دربست در اختیار مردان قرار دهند.
*یعنیبرخیزنانمابهنوعیدچارتنبلیاجتماعیشدند؟
ذوالقدر: به تعبیری بله! باید تلاش کنیم این فرهنگ را عوض کنیم، شغل متناسب داشته باشیم و در شغلمان سخت و پرکار تلاش کنیم تا در آینده مملکت و وضعیت جامعه تاثیرگذار باشیم. در فرهنگ و تمدن که ایران و ادبیات پارسی و دین اسلام و سفارشات پیامبر مکرم اسلام و ائمه اطهار بر مزمت بیکاری و تنبلی و بر لزوم کار و تلاش تاکید شده است، در این مورد شعر زیبایی را مرحوم ملک الشعرا، بهار سروده است که میگوید:
برو کار میکن، مگو چیست کار/ که سرمایهٔ جاودانی است کار
نگر تا که دهقان دانا چه گفت/ به فرزندگان چون همی خواست خفت
که: « میراث خود را بدارید دوست/ که گنجی ز پیشینیان اندر اوست
من آن را ندانستم اندر کجاست/ پژوهیدن و یافتن با شماست
چو شد مهر مه، کشتگه برکنید/ همه جای آن زیر و بالاکنید
نمانید ناکنده جایی ز باغ/ بگیرید از آن گنج هر جا سراغ
پدر مرد و پوران به امید گنج/ به کاویدن دشت بردند رنج
به گاوآهن و بیل کندند زود/ هم اینجا، هم آنجا و هرجا که بود
قضا را در آن سال از آن خوب شخم/ ز هر تخم برخاست هفتاد تخم
نشد گنج پیدا ولی رنجشان/ چنان چون پدر گفت، شد گنجشان
این شعر و صدها نمونه دیگر در فرهنگ و ادب پارسی ما حکایت بر اهمیت کار و تلاش دارد یا در حدیث معروف از پیامبر معظم اسلام خطاب به «عثمان بن مظعون» که فرزندش از دنیا رفته بود، بسیار غمگین شد، تا آنجا که خانهاش را مسجد قرار داد و مشغول عبادت شد همه کارها و تلاشها را جز عبادت ترک گفت و این خبر به رسول خدا(ص) رسید، او را احضار کرده، فرمود: یا عثمان! ان الله تبارک و تعالى لم یکتب علینا الرهبانیه، انما رهبانیه امتى الجهاد فى سبیل الله! اى عثمان! خداوند متعال رهبانیت را براى امت من مقرر نداشته، رهبانیت امت من جهاد و تلاش در راه خدا است لذا میبینیم که تلاش، کار و سخت کوشی و حضور در جامعه وفعالیت در فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی یک امر شایسته و پسندیده است، یک عبادت است، حتی روایت داریم کسی که به قصد کسب روزی حلال برود و بمیرد شهید است، ولی متاسفانه شاهدیم که این تأکیدات از سوی دیگر جوامع که اسلامی نیستند مانند غرب یا در کشوری مانند ژاپن نهادینه شده و زن و مرد دوشادوش هم کار میکنند و بیکاری در آن جوامع مزموم و ننگ تلقی میشود ولی در جوامعی مانند ما بیکاری به یک فرهنگ تبدیل شده است! اینها همه به این خاطر است که ما فرهنگ و تمدن و سنتها، آداب و رسوم خود و غرب را درست متوجه نشدیم لذا باید با فرهنگسازی و برای خروج از این رکود اقتصادی زن و مرد دوشادوش هم کار کنند.
*خانمسیاوشینظرتانرادربارهبحثسهمیهبندیمیفرماییدکهآیابهتوسعهبیشترجامعهوحضوربیشترزنهادرعرصهاجتماعیکمکمیکندیامیتواندتبعاتمنفیهمداشتهباشد؟
سیاوشی: به نظر من، مزایای این بحث ۳۰ درصد که یکی از مباحث مهم در توسعه پایدار است برای کشوری مثل کشور ما بیشتر از تبعات منفی آن است. البته خیلی از کشورها هستند که حدودا بیشتر از ۲۰ سال است، این بحث را شروع کردند و پیاده
منبع: جماران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۸۰۹۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کیهان: دیدید ورود زنان به ورزشگاهها غلط بود؟
روزنامه کیهان نوشت: در جریان بازی دو تیم سپاهان و پرسپولیس که همچون بازیهای چند وقت اخیر با حضور تماشاگران خانم برگزار شد، صحنههایی در روی سکوها خلق شد که از شدت وقاحت قابل طرح نیست.
اما آنچه میتوان با عرض تأسف بدان اشاره کرد؛ فحاشی و توهینهای بسیار زشت و غیر اخلاقی تعداد زیادی از تماشاگران منتسب به یک تیم علیه زنان تماشاگر منتسب به تیم مقابل بود. به کارگیری چنین الفاظی خطاب به بانوان حاضر در ورزشگاه در حالی بود که این صحنهها و الفاظ فرسنگها با روح حاکم بر اصل ورزش فاصله دارد. البته از سوی دیگر شاهد برخی صحنههای واکنشی زشت و زننده از سوی تعداد معدودی از زنان هم بودیم.
در کنار این؛ انتشار ویدئویی از صحبتهای زشت و زننده یک به اصطلاح لیدر تیم علیه زنان و دختران حاضر در ورزشگاه واکنشهای گسترده اعتراضی مردمی را در پی داشت.
حال سؤال اینجاست؛ آیا فحاشی و توهین در ورزشگاههای محل برگزاری مسابقات فوتبال در کشورمان یک اتفاق بدون سابقه و حادثهای غیر قابل پیشبینی است و یا اینکه با توجه به شرایط ناخوشایند جو استادیومهای ورزشی فوتبال در کشورمان در سالهای گذشته و انواع و اقسام درگیریها، توهینها، سنگپرانیها و... میتوان آن را اتفاقی قابل انتظار در ادامه حوادث تلخ گذشته دانست؟
کسانی که اندکی با جو ورزشگاههای به خصوص فوتبال در کشورمان آشنا باشند یا اخبار و حواشی فوتبالمان را دنبال کنند گواهی بر این ادعا خواهند بود که در سالهای گذشته و هفته به هفته شاهد حواشی تلخ و دلسردکننده و پررنگتر از متن در خلال بازیهای لیگ بوده و هستیم. با احترام به طیف هواداران ریشهدار و فوتبالی و اخلاق مدار باید گفت تقریباً ورزشگاهی در بین ورزشگاههای برگزاری مسابقات فوتبال کشورمان نیست که به نوعی در آن شاهد حاشیههای آزاردهنده و درگیری لفظی یا فیزیکی و توهین به تماشاگران مقابل یا بازیکنان و مربیان حریف و داور و... نباشیم. اهل فن حتماً اذعان میکنند که به دلیل جو ناخوشایندی که بیان شد، سالهاست بسیاری از هواداران قدیمی و خانوادهها نه خود در ورزشگاه حاضر میشوند و نه اجازه حضور به فرزندانشان میدهند.
در این شرایط به طرز عجیبی به یک باره در یکی دو سال اخیر در ادامه برخی تلاشهای جسته و گریخته قبلی، مسئله حضور زنان در استادیومهای فوتبال مطرح شد و شاهد بودیم از سوی برخی رسانههای داخلی و خارجی، چهرههای سیاسی و فعالان حوزه زنان، سلبریتیها و... به آن دامن زده میشد. عجیب آنکه مسئله حضور زنان در استادیوم که شاید جزو ۲۰ مطالبه اصلی زنان و دختران کشورمان نیز نبود تبدیل شد به یک مطالبه مثلاً سراسری و الزام آور! برخی فشارهای فدراسیون جهانی را بهانه کردند و برخی برای تحقق این مطالبه بر شیپور برابری زنان و مردان دمیدند. به نوعی شاهد یک مسئلهسازی هدفمند بودیم که مثل همیشه برخی از مسئولان کشور نیز با شیرجه در این جریان متلاطم و مسئلهسازی کاذب، وارد بازی شدند!
در این بین از همان ابتدا بارها هشدار داده شد که این مطالبه کاذب نسبتی با واقعیت مطالبات زنان جامعه ندارد و حتی اگر فرضاً این یک مطالبه جدی هم باشد جو ورزشگاههای فوتبال کشورمان که متاسفانه به علت شرایط غیر فرهنگی آن بسیاری از مردان نیز از آن گریزان هستند، شرایط مناسب برای حضور همراه با حفظ کرامت و شأن زنان را ندارد.
مدافعان حضور زنان در این چنین ورزشگاههایی در پاسخ مدعی بودند که اتفاقاً حضور بانوان در استادیوم جو نامناسب و غیر فرهنگی را به طور خودکار کنترل میکند! و البته گاه مثل آنچه چند هفته قبل در ورزشگاه اراک گذشت، نیز شاهد حوادث عجیبی هستیم که قابل پیشبینی هم نیست. جالب اینکه اصرار به حضور زنان در ورزشگاههای برگزاری فوتبال مردان در شرایطی است که سالهاست لیگ فوتبال و فوتسال زنان کشورمان در سطح بالایی برگزار میشود، اما معمولاً یا تماشاچی ندارد یا اندک بانوان تماشاچی در محلی این بازیها حاضر میشوند.
نداشتن شرایط حضور همراه با حفظ کرامت زنان در استادیومها موضوعی است که در نامه روز گذشته وزیر ورزش به رئیس فدراسیون فوتبال به صراحت مورد گوشزد قرار گرفته است. البته باید پرسید که اگر شرایط برای حضور زنان در استادیومها فراهم نبوده چرا اجازه آن صادر شده تا شاهد چنین حوادث تلخی باشیم؟!
اتفاقات شامگاه چهارشنبه نشان داد که متاسفانه نه تنها حضور بانوان در ورزشگاه از شدت فضای مسموم و ناسالم نکاست بلکه در اتفاقی تاسف انگیز شاهد زشتترین و شرمآورترین صحنهها و توهینها و زیر پا گذاشتن کرامت بانوان نیز بودیم. این در حالی است که حفظ کرامت زنان یک اصل مهم و قطعی در فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست و نباید بازیچه بیتدبیری عدهای کارناشناس و برنامهریز به دور از واقعیتهای جامعه شود.
اتفاقات این روزها و سالهای اخیر در ورزشگاهها ریشه در کم توجهی یا فراموشی مقوله فرهنگ و مدیریت صحیح در فوتبال و ورزش کشور دارد؛ موضوعی که بارها از سوی سرویس ورزشی روزنامه کیهان و هفته نامه کیهان ورزشی به طور ویژه و موشکافانه مورد تحلیل و بررسی و تذکر قرار گرفته است.
واقعیت آن است که جو نامناسب استادیومهای فوتبال به شدت متاثر از فضای مدیریتی فوتبال و نظام باشگاهداری کشورمان میباشد. وقتی گاه بر سر یک صحنه داوری یا مشکوک بارها و بارها شاهد بیانیه نویسی مدیران باشگاهها علیه یکدیگر و توهین و تهمت آنها نسبت به هم هستیم، مگر میشود این رویه به سکوها کشیده نشود؟ وقتی که هر فصل صدها میلیارد تومان برای هر کدام از باشگاههای بزرگ فوتبالمان هزینه میشود و تنها مسئله مهم، برد و باخت و از میدان به در کردن رقیب میشود و توجهی به هزینه کردن برای ارتقای فرهنگی ورزشگاهها نمیشود چه انتظاری از جوانان و نوجوانان هیجان زده و گاه پیرانی که بزرگی کردن را فدای جوگیریهای زود گذر میکنند میرود؟
اما نکته اصلی اینکه، مسئله تلاش برای برجسته کردن مطالبه کاذب حضور زنان در ورزشگاهها را باید در ادامه تلاشی پر دامنه دانست که در سالهای اخیر تلاش میکند، این باور غلط را در ذهن دختران و زنان جامعه وارد کند که سقف موفقیت و کرامت زن، شبیه شدن به مردان در رفتار و پوشش و... است.
tags # سپاهان ، پرسپولیس سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟